Summary: Ali Atesh supported the Fedayeen as a student and in the early years of the Iranian revolution, and discovered Marxist-Humanism in light of the failure of the large Iranian left groups. He was a lifelong opponent of the inhuman system of capitalism–Editors
بیاد رفیق علی آتش
با نهایت تاسف درگذشت رفیق عزیز و مبارز سیاسی، علی آتشکدی معروف به علی آتش، را به اطلاع تمامی رفقا و دوستداران راه آزادی می رسانیم. او در ایران در پنج اردیبهشت سال 1318 متولد شد و در اردیبهشت 1397 برابر با بیست و چهارم آپریل 2018 درهفتاد و نه سالگی درگذشت . در همان اوایل تحصیلات در مبارزات سیاسی و استقلال طلبانه شرکت نمود و بعنوان یکی از جوانان جبهه ملی ایران مبارزات خویش را آغازنمود . در جوانی برای تحصیل به آمریکا آمد و در شهر شیکاگو مستقر شد و تحصیلات خویش را در رشته روانشناسی به پایان رسانید. رفیق آتش در سالهای قبل از انقلاب در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی فعالیت می نمود و در تظاهرات دانشجویان در واشینگتن دی سی بر علیه شاه و جیمی کارتر رئیس جمهور سابق آمریکا شرکت فعال نمود. این تظاهرات یکی از بزرگترین وعمده ترین تظاهرات دانشجویان ایرانی و کنفدراسیون جهانی بر علیه شاه و امپریالیسم آمریکا شناخته شد. رفیق آتش همچنین در تظاهرات دانشجویان در به ورلی هیلز کالیفرنیا شرکت کرد و درآن تظاهرات بود که مجروح گردید.
دفاع از آزادی و رادیکالیسم انقلابی بخش اعظمی از تفکر رفیق آتش را ، چه در عمل و چه در تفکر، در بر می گرفت. در آن دوران بود که او دفاع از مبارزین انقلابی و بخصوص نظرات چریک های فدایی خلق شاخه احمدزاده را دنبال نمود، لیکن هرگز او کورکورانه از فداییان دفاع ننمود. برخورد انتقادی او به نظرات و حرکات نیروهای سیاسی درزمان انقلاب و دوره های بعدی، دلیلی بود بر استقلال فکری رفیق آتش. او به این اعتقاد بود که انسانها می بایستی آزادانه و آگاهانه حق انتخاب داشته باشند. او چه در زمان انقلاب و چه بعد از آن به مبارزات خویش بر علیه رژیم جمهوری اسلامی و امپریالیسم جهانی ادامه داد. بعد از انقلاب بهمن 57 و بقدرت رسیدن ضد انقلاب برخواسته از درون انقلاب، بسیاری از مبارزین و شیفتگان راه آزادی سعی در بازنگری از گذشته و نظرات خویش داشتند ، چرا که مبارزین و روشنفکران انقلابی سعی در این داشتند که از شکستهای گذشته انقلاب برای یافتن راه برای آینده درس گیرند. در واقع رفیق آتش جزء اولین کسانی بود که نه تنها به ارزیابی مبارزات گذشته و فهم شرایط جدید پرداخت بلکه در تغییر آن نیز فعالانه تلاش نمود.
تفکرات رفیق آتش همواره ابعاد انترناسیونالیستی داشت. او فهم از برنامه های سرمایه داری جهانی در مقاطع مختلف تاریخی را شرط اولیه برای مقابله با آن می دانست . او بخاطر نفرت خویش از سیسم سرمایه داری جهانی و عشق به سوسیالیسم و آزادی انسانها همواره در جستجوی راه چاره بود وهرگز دست از مبارزه بر نداشت. در پرتو این جستجو بود که بعد از انقلاب به مارکسیست هومانیسسم گرایش پیدا نمود. او نه تنها دیدی مجرد از مار کسیسم نداشت بلکه برای او مارکسیسم به مفهوم انسان و آزادی انسانها معنی پیدا می نمود. او از شکست انقلاب بهمن به این مهم دست یافته بود که مبارزه بر علیه ارتجاع و امپریالیسم به خودی خود کافی نبوده، و مبارزان راه آزادی همچنین می بایستی که در جستجوی بدیلی انسانی باشند که جوابگوی فردای انقلاب باشد. او به این اعتقاد بود که برای رسیدن به سوسیالیسم و آزادی، کارگران و توده های زحمتکش می باید و بایستی که هم در مسیر انقلاب و هم در فردای انقلاب در سرنوشت خویش شرکت فعال داشته باشند. شرکتی هم آزادانه و هم آگاهانه. او با توجه به تجربیات انقلابات سوسیالیستی گذشته، دلایل شکست آنان را در نداشتن فلسفه انقلاب در فردای بعد از کسب قدرت سیاسی ارزیابی می نمود، و بدرستی چه باید کرد در فردای روز انقلاب را معضل اصلی جنبشهای انقلابی و سوسیالیستی ارزیابی می نمود.
در کنار مباراتی که رفیق آتش انجام داد، غیر مادی بودن و بخشندگی اش نمونه بود. بسیاری از دوستان و رفقا ، چه در آمریکا و چه در کانادا بیاد دارند که او چه در امورمالی و چه در امور معنوی و زندگی همواره یار و یاور آنان بود. او بخاطر آشنایی به روانشناسی انسانی، بدون هیچگونه چشم داشتی همواره به بسیاری از ایرانیان کمکهای فکری و اجتماعی نمود. همواره به اصول خویش پایبند بود و هرگز از آنها تخطی ننمود.
یادش گرامی و راهش پایدار.
کمیته چپ ایرانیان- شیکاگو
LEAVE A REPLY
1 Comment
LEAVE A REPLY
1 Comment
- یک دوست on May 11, 2018 at 8:57 pm
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند واز صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
ای خوش آن نغمه که مردم بسپارند بیاد .
شکسپیر
نغمه ی زیبا و دلنشینی که این یار بار سفر بسته ی ما ، این آتشکده عشق و آگاهی سر داد هنوز در گوش دل ما طنین انداز است ، چه بی تابانه دلهایمان برای او بی تابی میکند و افسوس که چه دیر در خصلت های والا و ارزش های بالا و قله آسای او تعمق کردیم از بیکرانگی دریای انسانگرائی او هیچ نگویم که بحر در باریکه حقیر و بی بضاعت نهر نگنجد .و
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند واز صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
ای خوش آن نغمه که مردم بسپارند بیاد .
شکسپیر
نغمه ی زیبا و دلنشینی که این یار بار سفر بسته ی ما ، این آتشکده عشق و آگاهی سر داد هنوز در گوش دل ما طنین انداز است ، چه بی تابانه دلهایمان برای او بی تابی میکند و افسوس که چه دیر در خصلت های والا و ارزش های بالا و قله آسای او تعمق کردیم از بیکرانگی دریای انسانگرائی او هیچ نگویم که بحر در باریکه حقیر و بی بضاعت نهر نگنجد .و